دلم یه راهیان نور دیگه میخواد...


دوباره دلم گرفت ولی برای خودم
به یاد گریه ی یکریز و های های خودم
خودم نیستم که خودم در شلمچه جا مانده است
دوباره کاش بیفتم به دست و پای خودم...
ادامه نوشته

دیدی ابوالفضل....

 

  رو سرت جاي عموده
فاطمه پيش تو بوده
ديدي حالا،من ميگفتم
رخ مادرم کبوده

مگه این بهانه گناهامون باشه....!

تنها گناه ما طمع بخشش تو بود

ما را کرامت تو گنهکار کرده است

 

(فاضل نظری)